مؤلف: علی صفایی حائری
چاپ:
صفحات:
این کتاب خود یک شاهکار ادبی است که نه تنها هنر و هنرمند را میشناسد،
بلکه مبانی ضعیف و غلط او را ساماندهی میکند…
می خوانیم: گرچه تأسفبار است، باید باور کنیم ادیب و ناقد ما پشتوانهای ندارد، بینش و زاویه دید معیاری ندارد.
گاهی مجرم، گاهی محیط، گاهی جرم، گاهی زمین، گاهی آسمان، گاهی روابط اجتماعی ، گاهی آدمها، عملها، و حرفها را محکوم میکند.
استاد اُفقی دیگر میگشاید و به زیبایی هرچه تمامتر ساختار قصه و محتوا را نقد میکند.
درباره نقد دیدگاه بخشی از یکلیا و تنهایی او مینویسد:…. همه آدمها تنها هستند و این تنهایی با عصیان و با خوشیها و لذتها و بیخیالیها و بیخبریها درمان نمییابد، که دل ما بزرگتر از این زندگی و این تکرارهاست و بزرگتر از تمامی هستی است.
میخواهیم دلی را که بزرگتر از هستی است، با قطرهای مکرر و متنوع سیراب کنیم، و عطش ما بیشتر از این دریاهاست.
نقد رمانها ازاینقرارند:
صدسال تنهایی گارسیا مارکز
سوسون، سیمین دانشور
کلید ، دولت آبادی
سگ و زمستان بلند، طوبی و معنای شب، یکلیا و تنهایی او
صد سال داستان نویسی، عابدینی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.