مرگ نزدیک است و …

مرگ نزدیک است و زندگی سرشار

«در این روزهای کرونایی بیشتر به خود بیندیشیم که مرگ نزدیک است و زندگی سرشار:

سرشار برای کسی که خود را از زمین کنده و به آسمان‌ها سَر می‌ساید، در نتیجه فرصت را کم می‌بیند و توشه را کمتر.

دست خالی و راه طولانی! تا کجا؟ تا بی‌نهایت! چرا بی‌نهایت؟ چون انسان بی نهایت است. چه باید کرد؟ مأیوس شد؟ هرگز. باید عاشق شد. عاشقِ کی؟ آن کس که تو را آفرید. آفرید چون تو را دوست داشت و هستی را پای تو ریخت و همۀ هستی را مُسَخَّرِ تو کرد. تو را می‌خواهد تا به تو ببخشد و راهِ بی‌نهایت تو را روشن کند، حتی دروغ‌های من را می خرد تا من را از سوختن نجات دهد. چه خوب و چه زیبا! اگر دروغ من را می‌خرد، پس راست ما را چقدر خواهد خرید؟! پس چرا با او صادق نباشیم؟ که صدیق کسی است که قلب و زبان و عملش با هم هماهنگ باشد.

ای پرورش‌دهندۀ هستی تو ما را در این ظلمتِ دنیا به خودمان واگذار نکن که جهنم چیزی نیست جز دور بودن از تو.»

استاد عبدالمجید فلسفیان

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا