آمدنم بهر چه بود؟

آمدنم بهر چه بود؟
استاد عبدالمجید فلسفیان

ما را در بهترین ترکیب آفریده‌اند و در اسفل‌السافلین و پایین‌ترین قرار داده‌اند تا حرکت کنیم.

به کدام سمت؟ به جهتی عالی‌تر از خود.
بنابرین آمده‌ایم تا درخت‌گونه و گیاه‌وار سبز شویم. ریشۀ معرفت بکاریم و تنه و ساقۀ عشق و مسئولیت بدوانیم.

نیامده ایم چون کرم ابریشم اطراف خود را زیاد کنیم و بر ثروت و قدرت و علم خود بیفزاییم و در دام آن‌ها هلاک شویم. بل آمده‌ایم تا خود را بزرگ کنیم و زیاد گردیم و بسط وجودی پیدا کنیم و با این وسعت وجودی دیوارهای محدودیت را فرو بریزیم و از اسارت‌ها آزاد شویم و دنیای کم را زیاد کنیم و دنیای مرده را زنده گردانیم و آن را به محبت و عشق تبدیل کنیم.

آنجا که با دنیایی که در دست داری یتیمی را سرشار می‌کنی و یا بزمی را به پا می‌کنی و با اطعام و بخششت محبت ایجاد می‌کنی، یعنی به دنیای مرده‌ای که نهایتاً فلز طلاست حیات داده‌ای و از عشق لبریزش کرده‌ای. این است که کنز نمی‌کنی تا مدفون شود و بخل نمی‌ورزی تا بگندد.

پس آمده‌ایم تا عارفانه و عاشقانه و زاهدانه از دنیا حیات و عشق را برداشت کنیم و مستانه به سیر خود ادامه دهیم و از ظلمت به نور خارج شویم و به سرعت نور عوالم را در نوردیم و برویم.

چه شیرین آمدنی و چه زیبا رفتنی
آنجا که استاد این‌گونه برای ما می‌سراید:

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا